طلاق به دلیل دوست نداشتن همسر❤️(+قانون جدید)
در ابتدای زندگی ممکن است دو نفر شوق و اشتیاق زیادی به همدیگر داشته باشند. و در اصطلاحاً برای یکدیگر بمیرند. اما چه اتفاقی میافتد که در اواسط زندگی طرفین از یکدیگر سرد میشوند. و گاهاً میخواهد که سر به تن یکدیگر نباشد. در این میان هیجانات عاطفی و جنسی فروکش کرده طرفین دیگر از بودن کنار یکدیگر لذتی نمیبرند چیزی که در روانشناسی به آن طلاق عاطفی گفته میشود.
آیا طلاق به دلیل دوست نداشتن همسر ممکن است :
طلاق به دلیل دوست نداشتن همسر فقط در صورت رضایت شوهر در قالب طلاق خلع و و بخشیدن بخشی یا تمامی از مهریه ممکن است.
همچنین اگر دوست نداشتن دو طرفه باشد. طرفین میتواند در قالب طلاق مبارات از یکدیگر طلاق بگیرند. و همچنین اگر زن وکالت در طلاق داشته باشد می تواند به دلیل دوست نداشتن همسر طلاق بگیرد.
طلاق خلع چیست ؟
در ادامه مطلب طلاق به دلیل دوست نداشتن همسر در مورد طلاق خلع ماده ۱۱۴۶ قانون مدنی طلاق خلع را اینگونه تعریف کرده است که: طلاق خلع آن است که زن به واسطهی کراهتی که از شوهر خود دارد در مقابل مالی که به شوهر میدهد طلاق بگیرد اعم از این که مال مزبور عین مهر یا معادل آن و یا بیشتر و یا کمتر از مهر باشد.
در واقع در طلاق خلع زن به واسطه کراهت که از شوهر خود دارد. و به دلیل دوست نداشتن شوهر خود این پیشنهاد قانونی به مرد میدهد. و آن هم بخشیدن مهریه و طلاق گرفتن است. در واقع در این مورد رضایت دو طرفه ملاک میباشد. از آنجا که مهریه حق زن میباشد و به مجرد عقد ازدواج زن مالک مهریه میشود میتواند آن را از مرد مطالبه کند.
بر اساس ماده 1082 قانون مدنی ، ” به مجرد عقد زن مالک مهریه می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید “
در واقع بر گردن مرد است که این دین حقوقی و قانونی خود و همچنین دین شرعی خود را که مهریه زن میباشد به او بپردازد. پس زن با بخشیدن تمام یا بخشی از مهریه به مرد پیشنهاد میکند که او را طلاق بدهد. اگر مرد نیز قبول کند طلاق صورت گرفته از همدیگر جدا میشود. در واقع به این طلاق طلاق خلع گفته میشود که زن خالع است و مرد مختلعه.
بعد از اینکه زن مهریه خود را بخشید مرد میتواند از طلاق خود رجوع کند و زن را طلاق ندهد و باید او را طلاق بدهد به اصطلاح حقوقی به حالتی که مرد نمیتواند از طلاق خود رجوع کند و پشیمان شود طلاق بائن گفته میشود. طلاق خلع نیز یک نوع طلاق بائن است. و مرد نمیتواند از آن رجوع کند. اما اگر زن از مهریهای که بخشیده است رجوع کند و پشیمان شود او هم میتواند از طلاق دادن همسر خود پشیمان شود. طلاق به صورت رجعی میشود در اصطلاح رجعی یعنی طلاقی که مرد میتواند از آن رجوع کند و پشیمان شود.
پس به طور خلاصه اگر زنی همسر خود را دوست نداشته باشد. تنها در صورتی میتواند از او طلاق بگیرد که مرد راضی باشد و ثانیاً زن مقداری از مهریه خود را به او ببخشد. اما اگر مرد راضی نباشد او به هیچ عنوان نمیتواند به این دلیل که همسر خود را دوست ندارد طلاق بگیرد. زیرا این دلیل یک دلیل شخصی محسوب میشود و از آنجایی که قبلاً نیز به آن اشاره کردیم. فقط مرد میتواند به دلیل شخصی زن خود را طلاق دهد زیرا مرد دارای حق طلاق میباشد اما زن حق طلاق ندارد تنها زمانی میتواند طلاق بگیرد که یک دلیل قانونی قانع کننده داشته باشد نه یک دلیل شخصی.
دلایل قانونی که زن با واسطه آن میتواند طلاق بگیرد. در مواد ۱۱۲۹ قانون مدنی و ۱۱۳۰ قانون مدنی و ۱۳۱۹ آمده است. مثلاً در مواقعی که مرد بیش از ۶ ماه نفقه همسر خود را ندهد به این دلیل که زندگی او دچار سختی و اصطلاحا عسر و حرج شده است او میتواند طلاق بگیرد. البته مشروط به اینکه در دادگاه ثابت کند که مرد واقعاً نفقه او را به مدت ۶ ماه نپرداخته است. این مورد یک دلیل محکمه پسند محسوب میشود که در ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی آمده است و یک دلیل شخصی تنها نیست بلکه یک دلیل قانونی محکم است که مستند به ماده قانونی است.
وکالت در طلاق: طلاق به دلیل دوست نداشتن همسر
یکی دیگر از موارد طلاق به دلیل دوست نداشتن همسر وکالت در طلاق است .اگر مرد در ابتدای ازدواج و یا بعد از آن طبق سند عادی و یا رسمی به همسر خود وکالت در طلاق داده باشد. که هر وقت همسر او اراده کند با هر دلیلی و یا بدون دلیل بخواهد طلاق بگیرد بتواند با ارائه آن وکالتنامه به دادگاه طلاق بگیرد. در واقع در این مورد قاضی دادگاه از زن دلیل خاصی را مطالبه نمیکند. و به صرف داشتن همان وکالتنامه قاضی آن را طلاق میدهد.
چه زن دلیل قانونی ارائه کند و یا دلیل شخصی و یا اصلاً دلیلی ارائه نکند. البته خود آن وکالتنامه یک دلیل حساب میشود که آن را زن میتواند پیوست دادخواست خود کند.
طلاق مبارات: طلاق به دلیل دوست نداشتن همسر
اما یک حالت دیگر نیز وجود دارد که شما میتوانید به واسطه آن طلاق بگیرید و آن نیز این دلیل قانونی است که دو طرفین از یکدیگر متنفر بوده و همدیگر را دوست دارند. به این نوع طلاق طلاق مبارات گفته میشود. در واقع در طلاق خلع فقط زن است که مرد خود را دوست ندارد با پیشنهادی که به مرد میدهد که این پیشنهاد بخشش مهریه است مقداری از مهریه خود را به مرد میبخشد از او طلاق میگیرد.
اما در این روش علاوه بر اینکه مرد از همسر خود متنفر است زن نیز متقابلاً همین حس را دارد و مجدداً او مقداری از مهریه خود را به مرد میبخشد و تنها تفاوت آن با طلاق خلع آن این است که در این نوع طلاق کراهت و دوست نداشتن دوطرفه است و دو طرف به شدت از یکدیگر متنفرند.
قانون مدنی طلاق مبارات را اینگونه تعریف کرده است که:
ماده ۱۱۴۷ قانون مدنی: طلاق مبارات آن است که کراهت از طرفین باشد ولی در این صورت عوض باید زائد بر میزان مهر نباشد.
همانگونه که در ماده ۱۱۴۷ قانون مدنی آمده است. این طلاق مقدار مهریه که زن در مقابل طلاق به مرد میبخشد نباید بر میزان مهریه زن بیشتر باشد. مثلاً زهرا میخواهد از علی طلاق بگیرد زهرا اعلام میکند که از علی بسیار متنفر است اگر مهریه زهرا ۵۰۰ سکه بهار آزادی باشد.
در اینجا زهرا میتواند ۱۰۰ سکه یا ۲۰۰ سکه یا ۵۰۰ سکه یا اصلاً ۷۰۰ سکه به علی بدهد تا او را طلاق بدهد. حتی میتواند چیزی زائد بر مهر خود به علی بدهد تا او را طلاق بدهد. و این گونه طلاق همانگونه که قبلاً اشاره کردیم به طلاق خلع معروف است.
اما حالتی را فرض کنید که نه فقط زهرا بلکه علی نیز اعلام میکند که از زهرا نیز متنفر است. این طلاق طلاق مبارات است در واقع در طلاق مبارات دو طرف اعلام میکنند که از یکدیگر متنفر میباشند. و یک تفاوت دیگر که با طلاق خلع دارد این است که در این نوع طلاق زهرا باید معادل مهر که ۵۰۰ سکه است یا کمتر از آن را به علی ببخشد. اما نمیتواند بیشتر از ۵۰۰ سکه به علی ببخشد. چیزی که در طلاق خلع اشکال نداشت اما در طلاق مبارات این امر ممنوع است.
طلاق عاطفی و راضی شدن مرد به طلاق
پس چه در طلاق مبارات و چه در طلاق خلع زن میتواند به واسطه دوست نداشتن همسر خود و رضایت شوهر خود طلاق بگیرد.اما مورد دیگر که زن میتواند حتی به دلایل شخصی طلاق بگیرد و نیاز به دلایل قانونی ندارد داشتن وکالت در طلاق است.
طلاق عاطفی چیست ؟
طلاق عاطفی یا جدایی عاطفی به وضعیتی اشاره دارد که زوجین به طور عاطفی از هم جدا میشوند و ارتباطات عاطفی و روحی بین آنها به گونهای ضعیف میشود که دیگر نمیتوانند به عنوان یک زوج به شیوهای سالم و هماهنگ با یکدیگر زندگی کنند.
عوامل مختلفی میتوانند منجر به طلاق عاطفی شوند:
-
اختلافات بر خیزنده:
اختلافات و مشکلات بین زوجین میتواند به تدریج منجر به طلاق عاطفی شود. ناتوانی در حل مسائل، نداشتن ارتباط عاطفی موثر، یا اختلافات بین فردی میتوانند روابط را ضعیف کنند.
-
سوءتفاهمات مکرر:
وجود سوءتفاهمات مکرر و عدم توانایی در حل آنها ممکن است باعث فاصله عاطفی شود.
-
ناتوانی در ارتباطات:
عدم توانایی در برقراری و حفظ ارتباطات سالم و موثر میتواند زوجین را به سمت جدایی عاطفی بکشاند.
-
تغییرات در زندگی:
تغییرات در شرایط زندگی، مثل تغییر شغل، مهاجرت، یا تغییر در سبک زندگی، ممکن است تاثیرات منفی بر روابط عاطفی زوجین داشته باشد.
-
عدم توجه به نیازهای عاطفی:
عدم توجه به نیازهای عاطفی هر یک از زوجین میتواند به طلاق عاطفی منجر شود. نیاز به پشتیبانی، توجه، و احترام در یک رابطه بسیار اهمیت دارد.
-
خستگی و فشارهای زندگی:
خستگی ناشی از فشارهای مختلف زندگی میتواند باعث کاهش توانمندی برای حفظ روابط عاطفی شود.
طلاق عاطفی میتواند در مراحل مختلف زندگی رخ دهد و بسته به شرایط خاص هر زنجیره و رابطه، تجربه شود. این نوع طلاق ممکن است به جدایی فیزیکی نیز منجر شود یا در برخی موارد، زوجین ممکن است تصمیم بگیرند رابطه را با ادامه زندگی جداگانه حفظ کنند.
آثار زیان بار طلاق:
معمولا وقتی که طرفین از یکدیگر در یک زندگی زناشویی سرد میشوند. و به گونهای سرد میشود که دیگر عملاً زندگی کردن با چنین زنی هیچ فایدهای ندارد. فقط اسماً با یکدیگر زیر یک سقف زندگی میکنند. اما جسما از یکدیگر دور بوده و حتی به صورت عاطفی نیز از یکدیگر جدا هستند. که در این صورت زندگی نکردن بهتر از زندگی کردن است بیشتر مردان طلاق را ترجیح میدهند.
و مرد بعد از مدتی به فکر طلاق میافتد و زن خود را طلاق میدهد. البته در خانوادههایی که بچه وجود دارد بچه عامل نگه داشتن بنیان خانواده میشود و وجود بچه عاملی جهت جلوگیری از طلاق میشود. زیرا طلاق علاوه بر اینکه یک هزینه عاطفی برای دو طرفین یعنی زن و شوهر دارد. آنها را از لحاظ روحی افسرده و غمگین میکند باعث میشود که فرزند یک فرزند طلاق به جامعه معرفی شود. و باعث سرافکندگی آن فرزند در جامعه شود.
طلاق همچنین هزینه مالی نیز برای مرد در میان دارد. پس قبل از اینکه بخواهید از همسر خود جدا شوید تمام جوانب مثبت و منفی طلاق را بسنجید. و شرایطی را که در آن قرار دارید را در نظر بگیرید و سپس اقدام به طلاق کنید. خصوصاً اگر بچهای در زندگی شما باشد. به یاد داشته باشید که طلاق چقدر میتواند آثار زیانباری برای دو طرفین از جمله بچهها داشته باشد و تا جایی که امکان دارد در موارد استثنایی به طلاق فکر کنید.